هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، به زیبایی‌های معشوق و احساسات شاعر نسبت به او می‌پردازد. شاعر از جمال و کمال معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که هیچ کس یارای مقایسه با او را ندارد. همچنین، اشاره‌ای به عشق الهی و جایگاه والای معشوق در هستی دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۰۴۱

کدام سر که ندارد دماغ سودانی
کدام دل که بود خالی از تمنائی

کجاست پای روانی کدام دست و دل است
نیست بسته به زنجیر زلف زبانی

مکن ملامتم ای مدعی در این دعوی
هست در سر هر کس به قدر سودانی

چو صبح اگر نفسی میزنم ز مهر مهیست
بود هر آینه این دم زدن هم از جائی

بیا و سرو قد خویش عرضه کن بر ما
همچو سرو قدت نیست مجلس آرانی

حدیث سرو چمن با قدت نباید راست
که پیش او نتوان گفت زیر و بالایی

چنان ربوده حسن تو شد وجود کمال
که هیچگونه ندارد به خویش پروایی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.