هوش مصنوعی: این متن عرفانی بر اهمیت پاکی درون، معرفت و رهایی از تعلقات دنیوی تأکید دارد. شاعر بیان می‌کند که بدون گوهر معرفت، حتی اعمال ظاهری مانند نماز نیز بی‌فایده است. او همچنین به ضرورت ترک هوای نفس و رهایی از دلبستگی‌های مادی اشاره می‌کند و هشدار می‌دهد که زهد بدون معرفت تنها به دردسری می‌انجامد.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق عرفانی و نیاز به درک فلسفی و تجربه زندگی برای فهم کامل متن، آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین برخی از اشارات فلسفی ممکن است برای نوجوانان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۰۴۶

گر به پاکی خضر وقتی و روح القدسی
تا نیابی نظر اهل صفا هیچ کسی

فرض کردیم که سجاده فکندی بر آب
چون نداری گهر معرفتی کم زخمی

تا نیاری قدم از منزل هستی بیرون
سالها گر بروی راه به جانی نرسی

ای که از دل نفست راست برون می آید
نفس اینست که از خویش ببری

نیست حاجت که بود سد سکندر در پیش
نفسی در میان تو و او مانع و حایل تو بسی

رانده اند از شکرستان سعادت زایتست
که شب و روز هواخواه هوا چون مگسی

حاصل از زهد بجز دردسری نیست کمال
تا که در صومعه مشغول هوا و هوسی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.