هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به توصیف زیبایی معشوق و بازی‌های عشقی می‌پردازد. شاعر از زلف‌های معشوق، لب‌های شیرین او و بازی‌های عشق سخن می‌گوید و از احساسات خود در این رابطه می‌نویسد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند بازی‌های عشقی و احساسات پیچیده更适合 سنین بالاتر.

شمارهٔ ۱۰۶۱

مرا زیبد به چوگان سر زلفت نظربازی
که سر در بازم و چون گوی نگریزم ز سر بازی

شکسته بسته چوگانیست گوئی زلف شبرنگت
که کس با او نیارد کرد جز باد سحر بازی

چه شیرین حقه بازست آن لب پر عشره کز مردم
دهان ننگ تو چون حقه پنهان کرد در بازی

دلا بر گردن از زلفش ترا طوق آنگهی زیبد
که در دام بلا خود را کبوتروار در بازی

به آن لب هر که بازد عشق از کشتن نیندیشد
مگس گر فکراین کردی نکردی با شکر بازی

چه آموزی به آن طره که چون فرزین فهد بندم
چو کجبازست و ریخ دارد مکن با او دگر بازی

کمال ار عشق بازی و نظر با آن دو رخ اولی
که در لعب محبت نیست خود زین خوبتر بازی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.