هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر تسلیم و فداکاری شاعر در برابر معشوق یا پروردگار است. شاعر از گذشت زمان و تلاش‌های بی‌ثمر خود می‌گوید، اما عشق و ارادتش را بی‌قید و شرط ابراز می‌کند. او وجود خود را فدای معشوق می‌کند و از این فداکاری احساس رضایت دارد. همچنین، شعر به زیبایی و قدرت معشوق و تأثیر آن بر شاعر اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عاشقانه و تسلیم‌طلبانه نیاز به بلوغ فکری دارد تا به درستی درک شود.

شمارهٔ ۳

ما به دست یار دادیم اختیار خویش را
حاصلی زین به ندانستیم کار خویش را

بر امید آن که روزی کار ما گیرد قرار
سال ها کردیم ضایع روزگار خویش را

ریختی خون دلم شکرانه بر جان من است
گر تو برفتراک می بندی شکار خویش را

خاک پایت شد وجودم تا نیابی زحمتی
می نشانم زاب چشم خود غبار خویش را

عکس روی چون نگار خود بین در آینه
تا بدانی قدرت صورت نگار خویش را

هست خاک آستانت سجده گاه اهل دل
سجدهٔ شکری بکن پروردگار خویش را

نیست خالی از خیال روی تو چشم همام
باغبان بی گل نخواهد جویبار خویش را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.