هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزلی است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق سخن می‌گوید. او با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، احساسات خود را نسبت به معشوق بیان می‌کند. از جمله مضامین به کار رفته می‌توان به عشق، زیبایی، شوق دیدار، و توصیف طبیعت اشاره کرد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و ادبی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک برخی از استعاره‌ها و مفاهیم عمیق شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۹۹

مرا چو نام لبت بر سر زبان آید
ز ذوق آن سخنم آب در دهان آید

در ان نفس که ز رویت حکایتی گویم
ز هر نفس که زنم بوی گلستان آید

به شرح زلف دراز تو در نمی پیچم
که زان هزار گره بر سر زبان آید

زهی گران که نگردد خراب آن ساعت
که چشم مست تو از خواب سرگران آید

چو آن دهان نگشایند هیچ تنگی شکر
هزار سال اگر از مصر کاروان آید

اگر به دشت مغیلان گذر کنی روزی
به جای خار گل سرخ و ارغوان آید

ز ابروی تو نتایم به هیچ وجهی روی
اگر چه بر دل من تیر ازان کمان آید

به جست و جوی تو کار مهمی به جان برسید
کسی که طالب جانان بود به جان آید

کجا رسد به شبستان هر گدا شمعی
که لایق نظر خسرو جهان آید
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.