هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از عشق یکطرفه و درد فراق سخن میگوید. شاعر از بیتوجهی معشوق و انتظار بیپایان خود مینالد، اما در عین حال، رضایت به خواست یار را برتر از اختیار خود میداند. او امیدوار است که روزی به وصال معشوق برسد و از خواننده میخواهد که صبر و ریاضت پیشه کند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر برای درک و تجربه نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از مضامین مانند ریاضت و انتظار ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۱۲۰
عاشق کسی بود که کشد بار بار خویش
شهوت پرست مانده بود زیر بار خویش
شد زگانیم همه در کار عشق یار
او فارغ از وجودم و مشغول کار خویش
چشمم چو جویبار شد از انتظار و نیست
آن نوبهار را هوس جویبار خویش
از عاشقان مرادش اگر بی مرادی است
ما را رضای یار به از اختیار خویش
چشمش به تیر غمزه چو می بفکنده شکار
بی التفات می گذرد بر شکار خویش
در بند زلف یار بود جان من هنوز
روزی که زین دیار رود با دیار خویش
شب ها مخسب و روز میاسای ای همام
یک شب مگر رسی به وصال نگار خویش
امروز روزگار ریاضت کشیدن است
ضایع مکن چو بی خبران روزگار خویش
گر هستی مراد تو برخیزد از میان
یابی مراد خویشتن اندر کنار خویش
شهوت پرست مانده بود زیر بار خویش
شد زگانیم همه در کار عشق یار
او فارغ از وجودم و مشغول کار خویش
چشمم چو جویبار شد از انتظار و نیست
آن نوبهار را هوس جویبار خویش
از عاشقان مرادش اگر بی مرادی است
ما را رضای یار به از اختیار خویش
چشمش به تیر غمزه چو می بفکنده شکار
بی التفات می گذرد بر شکار خویش
در بند زلف یار بود جان من هنوز
روزی که زین دیار رود با دیار خویش
شب ها مخسب و روز میاسای ای همام
یک شب مگر رسی به وصال نگار خویش
امروز روزگار ریاضت کشیدن است
ضایع مکن چو بی خبران روزگار خویش
گر هستی مراد تو برخیزد از میان
یابی مراد خویشتن اندر کنار خویش
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.