هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر عشق و وفاداری شاعر به معشوق است، با وجود دوری ظاهری. شاعر تأکید میکند که برخلاف دیگران، او صادق و بیریاست و همیشه در دل به معشوق نزدیک است، حتی اگر در ظاهر دور باشد. همچنین، او دنیا را بدون معشوق بیارزش میداند و از غم فراق مینالد.
رده سنی:
15+
این شعر دارای مفاهیم عاطفی عمیق و ظرافتهای ادبی است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، ممکن است برخی از اصطلاحات و تشبیهات برای مخاطبان کمسال نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۱۵۱
ما گرچه ز خدمتت جداییم
تا ظن نبری که بی وفاییم
آنها که وفا به سر نبردند
زنهار گمان مبر که ماییم
ما زرق و ریا نمی فروشیم
حال دل خویش می نماییم
نزدیک توییم گر چه دوریم
بیگانه نمای آشناییم
گر ملک جهان دهند ما را
چون وصل تو نیست بی نواییم
این بیت زگفتۀ نظامی
گوییم وز دیده خون گشاییم
آیا تو کجا و ما کجاییم
تو آن که ای که ما توراییم
تا ظن نبری که بی وفاییم
آنها که وفا به سر نبردند
زنهار گمان مبر که ماییم
ما زرق و ریا نمی فروشیم
حال دل خویش می نماییم
نزدیک توییم گر چه دوریم
بیگانه نمای آشناییم
گر ملک جهان دهند ما را
چون وصل تو نیست بی نواییم
این بیت زگفتۀ نظامی
گوییم وز دیده خون گشاییم
آیا تو کجا و ما کجاییم
تو آن که ای که ما توراییم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.