هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه با تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، زیبایی معشوق و تأثیر آن بر شاعر را توصیف می‌کند. شاعر از عناصر طبیعت مانند سرو، شبنم، و خورشید برای بیان عظمت و جذابیت معشوق استفاده می‌کند و عشق خود را به او ابراز می‌دارد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک زیبایی‌شناسی و ادبی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۵۶

غنچهٔ خندان فدا بادت چو بگشایی دهن
آب حیوان است یا لب جان شیرین یا سخن

قامت سرو خرامان است یا بالای تو
نه به بالایت نروید هیچسروی در چمن

این چنین سروی اگر یوسف بدیدی در قبا
از گریبان تا به دامن پاره کردی پیرهن

با صفای عارضت هرگز ندارد نسبتی
قطرهٔ شبنم سحر که بر سر برگ سمن

آب روی خود نگه دار از نظرها زینهار
هم به چشم خویشتن بین آب روی خویشتن

با ختن میلی نداریم و ز مشکش فارغیم
عشق با چین سر زلف تو باید باختن

نیست زلفت را سر مویی به جانم التفات
ای هزاران جان سر زلف تو را در هر شکن

گرچه نور چشم مایی شمع چون خوانم تورا
هم ادب نبود که گویم آفتاب انجمن

روی توشمعی ست کز انوار قدس افروختند
چشمهٔ خورشید باید شمع رویت را لگن

تا خیال قامتت بر چشمه چشم همام
سایه یی افکند فارغ شد ز سرو و نارون
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.