هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و محبت سخن میگوید و از دوری معشوق شکایت دارد. او آرزو میکند که بوی معشوق را احساس کند و از پیوند عمیق عاطفی بین خود و معشوق میگوید. همچنین، به ارزش عشق و محبت اشاره میکند و آن را با آب حیات مقایسه مینماید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، درک برخی از استعارهها و تشبیههای عمیق نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۲۲۰
گلستانی و ما مستان بویی
چه باشد گر بیایم آرزویی
چو از روی تو محروم است چشمم
سحرگه با صبا بفرست بویی
میان ما چو پیوندی ست جانی
فراغت دارم از هر ماه رویی
مراد خضر چون آب حیات است
به چشمش در نیاید آب جویی
چه باشد گر بیایم آرزویی
چو از روی تو محروم است چشمم
سحرگه با صبا بفرست بویی
میان ما چو پیوندی ست جانی
فراغت دارم از هر ماه رویی
مراد خضر چون آب حیات است
به چشمش در نیاید آب جویی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.