۲۵۴ بار خوانده شده
ای دل که شدی در سر آن زلف به تاب
در جایگهی خوشی مکن جنگ و عتاب
وی دیده که تشنه ای بران در خوشاب
گر تشنه ای از بهر چه می ریزی آب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
در جایگهی خوشی مکن جنگ و عتاب
وی دیده که تشنه ای بران در خوشاب
گر تشنه ای از بهر چه می ریزی آب
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.