هوش مصنوعی:
در این متن، داستانی از سلیمان و مرغانش روایت میشود که هر یک به خدمت او میآیند و هنرها و دانش خود را عرضه میکنند. هدهد، یکی از مرغان، هنر خود را در تشخیص آب در عمق زمین بیان میکند و سلیمان او را به عنوان رفیقی مفید در سفرهای بیابانی میستاید. این متن بر اهمیت همدلی و همزبانی تأکید دارد و نشان میدهد که ارتباط قلبی از ارتباط زبانی مهمتر است.
رده سنی:
12+
این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، زبان و ساختار آن ممکن است برای کودکان زیر 12 سال کمی پیچیده باشد.
بخش ۶۶ - قصهٔ هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن بسته شود
چون سُلَیمان را سَراپَرده زدند
جُمله مُرغانَش به خِدمَت آمدند
همزَبان و مَحْرم خود یافتند
پیشِ او یک یک به جانْ بِشْتافتند
جُمله مُرغانْ تَرک کرده چیکْ چیک
با سُلَیمان گشته اَفْصَحْ مِنْ اَخیک
همزَبانی، خویشی و پیوندی است
مَردْ با نامَحْرمانْ چون بَندی است
ای بَسا هِنْدو و تُرکِ هم زَبان
ای بَسا دو تُرکْ چون بیگانگان
پَس زبانِ مَحْرَمی خودْ دیگر است
همدلی از هم زبانی بهتر است
غیرِ نُطْق و غیر ایما و سِجِل
صد هزاران تَرجُمان خیزد زِ دل
جُمله مُرغان هر یکی اَسْرارِ خود
از هُنر، وَزْ دانش و از کارِ خود
با سُلَیمان یک به یک وامینِمود
از برایِ عَرضه خود را میسُتود
از تکَبُّر نه و از هستیِّ خویش
بَهرِ آن تا رَه دَهَد او را به پیش
چون بِبایَد بَرده را از خواجهیی
عَرضه دارد از هُنر دیباجهیی
چون که دارد از خریداریش نَنگ
خود کُند بیمار و کَرّ و شَلّ و لَنْگ
نوبَتِ هُدهُد رَسید و پیشهاَش
وان بَیانِ صَنْعَت و اندیشهاَش
گفت ای شَهْ یک هُنر کان کِهْتَر است
باز گویم، گفتْ کوتَهْ بهتر است
گفت بَرگو تا کدام است آن هُنر؟
گفت من آنگَهْ که باشم اوجْ بَر
بِنْگَرم از اوجْ با چَشمِ یَقین
مَن بِبینَم آبْ در قَعْرِ زمین
تا کجایَست و چه عُمق اَسْتَش، چه رنگ
از چه میجوشَد؟ زِ خاکی یا زِ سنگ؟
ای سُلَیمان بَهرِ لشگرگاه را
در سَفَر میدار این آگاه را
پس سُلَیمان گفت ای نیکو رَفیق
در بیابانهایِ بیآبِ عَمیق
جُمله مُرغانَش به خِدمَت آمدند
همزَبان و مَحْرم خود یافتند
پیشِ او یک یک به جانْ بِشْتافتند
جُمله مُرغانْ تَرک کرده چیکْ چیک
با سُلَیمان گشته اَفْصَحْ مِنْ اَخیک
همزَبانی، خویشی و پیوندی است
مَردْ با نامَحْرمانْ چون بَندی است
ای بَسا هِنْدو و تُرکِ هم زَبان
ای بَسا دو تُرکْ چون بیگانگان
پَس زبانِ مَحْرَمی خودْ دیگر است
همدلی از هم زبانی بهتر است
غیرِ نُطْق و غیر ایما و سِجِل
صد هزاران تَرجُمان خیزد زِ دل
جُمله مُرغان هر یکی اَسْرارِ خود
از هُنر، وَزْ دانش و از کارِ خود
با سُلَیمان یک به یک وامینِمود
از برایِ عَرضه خود را میسُتود
از تکَبُّر نه و از هستیِّ خویش
بَهرِ آن تا رَه دَهَد او را به پیش
چون بِبایَد بَرده را از خواجهیی
عَرضه دارد از هُنر دیباجهیی
چون که دارد از خریداریش نَنگ
خود کُند بیمار و کَرّ و شَلّ و لَنْگ
نوبَتِ هُدهُد رَسید و پیشهاَش
وان بَیانِ صَنْعَت و اندیشهاَش
گفت ای شَهْ یک هُنر کان کِهْتَر است
باز گویم، گفتْ کوتَهْ بهتر است
گفت بَرگو تا کدام است آن هُنر؟
گفت من آنگَهْ که باشم اوجْ بَر
بِنْگَرم از اوجْ با چَشمِ یَقین
مَن بِبینَم آبْ در قَعْرِ زمین
تا کجایَست و چه عُمق اَسْتَش، چه رنگ
از چه میجوشَد؟ زِ خاکی یا زِ سنگ؟
ای سُلَیمان بَهرِ لشگرگاه را
در سَفَر میدار این آگاه را
پس سُلَیمان گفت ای نیکو رَفیق
در بیابانهایِ بیآبِ عَمیق
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۶۵ - جواب گفتن شیر خرگوش را و روان شدن با او
گوهر بعدی:بخش ۶۷ - طعنهٔ زاغ در دعوی هدهد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.