هوش مصنوعی:
این متن به بررسی تفاوتهای بین حق و باطل، حقیقت و خیال، و راستی و دروغ میپردازد. نویسنده بیان میکند که افراد مختلف ممکن است به دلایل مختلفی از جمله جهل، طمع یا فریب، حق را نادیده بگیرند و به باطل روی آورند. او تأکید میکند که حتی دروغ نیز از راست نشأت میگیرد و مردم گاهی به امید رسیدن به حقیقت، به دروغ روی میآورند. متن همچنین به اهمیت تشخیص حق از باطل و نقش انبیا در هدایت مردم اشاره میکند.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم فلسفی و عرفانی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند تشخیص حق از باطل و نقش انبیا ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
بخش ۸۱ - متردد شدن در میان مذهبهای مخالف و بیرونشو و مخلص یافتن
همچُنان که هر کسی در مَعرِفَت
میکُند موصوفِ غَیبی را صِفَت
فلسفی از نوعِ دیگر کرده شرح
باحِثی مَر گفتِ او را کرده جَرْح
وان دِگَر در هر دو طَعْنه میزَنَد
وان دِگَر از زَرْق جانی میکَند
هر یک از رَهْ این نِشانها زان دَهَند
تا گُمان آید که ایشان زان دِهَْاند
این حقیقت دان، نه حَقاَند این همه
نه، به کُلّی گُم رَهانَند این رَمه
زان که بی حَقْ باطِلی نایَد پَدید
قَلْب را اَبْله به بویِ زَر خرید
گَر نبودی در جهانْ نَقْدی رَوان
قَلْبها را خَرج کردن کِی توان؟
تا نباشد راست، کِی باشد دروغ؟
آن دروغ از راست میگیرد فُروغ
بر امیدِ راست، کَژْ را میخَرَند
زَهْر در قَنْدی رَوَد، آن گَه خورَند
گَر نباشد گندمِ مَحْبوبنوش
چه بَرَد گندمنِمایِ جو فُروش؟
پس مگو کین جُمله دَمها باطِلاَند
باطِلان بر بویِ حَقْ دامِ دلاَند
پس مگو جُمله خیال است و ضَلال
بیحقیقت نیست در عالَمْ خیال
حَقْ شبِ قَدْر است در شبها نَهان
تا کُند جانْ هر شبی را اِمْتِحان
نه همه شبها بُوَد قَدْر ای جوان
نه همه شبها بُود خالی ازان
در میانِ دَلْقپوشانْ یک فَقیر
اِمْتِحان کُن، وان که حَق است آن بگیر
مؤمنِ کَیِّس مُمَیِّز کو که تا
باز دانَد حیزکان را از فَتیٰ؟
گَرنه مَعْیوبات باشد در جهان
تاجِران باشند جُمله اَبْلَهان
پس بُوَد کالا شِناسی سَخْت سَهْل
چون که عَیْبی نیست، چه نااَهْل و اَهْل
وَرْ همه عَیْب است، دانش سود نیست
چون همه چوب است، اینجا عود نیست
آن کِه گوید جُمله حَقاَند، اَحْمقیست
وان کِه گوید جُمله باطِل، او شَقیست
تاجرانِ اَنْبیا کردند سود
تاجرانِ رنگ و بو، کور و کَبود
مینِمایَد مارْ اَنْدَر چَشمْ مال
هر دو چَشمِ خویش را نیکو بِمال
مَنْگَر اَنْدَر غِبْطهٔ این بَیْع و سود
بِنْگَر اَنْدَر خُسْرِ فرعون و ثَمود
اَنْدَرین گَردون مُکَرَّر کُن نَظَر
زان که حَق فَرمود ثُمَّ ارْجِعْ بَصَر
میکُند موصوفِ غَیبی را صِفَت
فلسفی از نوعِ دیگر کرده شرح
باحِثی مَر گفتِ او را کرده جَرْح
وان دِگَر در هر دو طَعْنه میزَنَد
وان دِگَر از زَرْق جانی میکَند
هر یک از رَهْ این نِشانها زان دَهَند
تا گُمان آید که ایشان زان دِهَْاند
این حقیقت دان، نه حَقاَند این همه
نه، به کُلّی گُم رَهانَند این رَمه
زان که بی حَقْ باطِلی نایَد پَدید
قَلْب را اَبْله به بویِ زَر خرید
گَر نبودی در جهانْ نَقْدی رَوان
قَلْبها را خَرج کردن کِی توان؟
تا نباشد راست، کِی باشد دروغ؟
آن دروغ از راست میگیرد فُروغ
بر امیدِ راست، کَژْ را میخَرَند
زَهْر در قَنْدی رَوَد، آن گَه خورَند
گَر نباشد گندمِ مَحْبوبنوش
چه بَرَد گندمنِمایِ جو فُروش؟
پس مگو کین جُمله دَمها باطِلاَند
باطِلان بر بویِ حَقْ دامِ دلاَند
پس مگو جُمله خیال است و ضَلال
بیحقیقت نیست در عالَمْ خیال
حَقْ شبِ قَدْر است در شبها نَهان
تا کُند جانْ هر شبی را اِمْتِحان
نه همه شبها بُوَد قَدْر ای جوان
نه همه شبها بُود خالی ازان
در میانِ دَلْقپوشانْ یک فَقیر
اِمْتِحان کُن، وان که حَق است آن بگیر
مؤمنِ کَیِّس مُمَیِّز کو که تا
باز دانَد حیزکان را از فَتیٰ؟
گَرنه مَعْیوبات باشد در جهان
تاجِران باشند جُمله اَبْلَهان
پس بُوَد کالا شِناسی سَخْت سَهْل
چون که عَیْبی نیست، چه نااَهْل و اَهْل
وَرْ همه عَیْب است، دانش سود نیست
چون همه چوب است، اینجا عود نیست
آن کِه گوید جُمله حَقاَند، اَحْمقیست
وان کِه گوید جُمله باطِل، او شَقیست
تاجرانِ اَنْبیا کردند سود
تاجرانِ رنگ و بو، کور و کَبود
مینِمایَد مارْ اَنْدَر چَشمْ مال
هر دو چَشمِ خویش را نیکو بِمال
مَنْگَر اَنْدَر غِبْطهٔ این بَیْع و سود
بِنْگَر اَنْدَر خُسْرِ فرعون و ثَمود
اَنْدَرین گَردون مُکَرَّر کُن نَظَر
زان که حَق فَرمود ثُمَّ ارْجِعْ بَصَر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۸۰ - قصهٔ آن شخص کی اشتر ضالهٔ خود میجست و میپرسید
گوهر بعدی:بخش ۸۲ - امتحان هر چیزی تا ظاهر شود خیر و شری کی در ویست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.