درباره مولوی

جلال‌الدین محمد بلخی (۶ ربیع‌الاول ۶۰۴ – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ هجری قمری) (۱۵ مهر ۵۸۶ – ۴ دی ۶۵۲ هجری شمسی) معروف به مولانا، مولوی و رومی، شاعر پارسی‌گوی ایرانی است. نام کامل وی «محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده‌است.
نفوذ مولوی فراتر از مرزهای ملی و تقسیمات قومی است. ایرانیان، افغان‌ها، تاجیک‌ها، ترک‌ها، یونانیان، دیگر مسلمانان آسیای میانه و مسلمانان جنوب شرق آسیا در مدت هفت قرن گذشته به شدت از میراث معنوی رومی تأثیر گرفته‌اند. اشعار او به‌طور گسترده‌ای به بسیاری از زبان‌های جهان ترجمه شده‌است. ترجمه سروده‌های مولوی که با نام رومی در غرب شناسایی شده به عنوان «محبوب‌ترین» و «پرفروش‌ترین» شاعر در ایالات متحده آمریکا شناخته می‌شود.
بیشتر آثار مولوی به زبان فارسی سروده شده‌است، اما در اشعارش به‌ندرت از ترکی، عربی و کاپادوسیه‌ای یونانی نیز استفاده کرده‌است. مثنوی معنوی او که در قونیه تصنیف شده‌است یکی از عالی‌ترین اشعار زبان فارسی به‌شمار می‌رود. آثار او به‌طور گسترده در سراسر ایرانِ بزرگ خوانده می‌شود و ترجمه آثار او در ترکیه، آذربایجان، ایالات متحده، و جنوب آسیا بسیار پرطرفدار و محبوب هستند.

در ویکی پدیا بیشتر بخوانید

آثار ویدئویی و صوتی مرتبط با این منبع
بخش ۱ - سر آغاز بخش ۲ - هلال پنداشتن آن شخص خیال را در عهد عمر رضی الله عنه بخش ۳ - دزدیدن مارگیر ماری را از مارگیری دیگر بخش ۴ - التماس کردن همراه عیسی علیه السلام زنده کردن استخوانها از عیسی علیه السلام بخش ۵ - اندرز کردن صوفی خادم را در تیمار داشت بهیمه و لا حول خادم بخش ۶ - حکایت مشورت کردن خدای تعالی در ایجاد خلق بخش ۷ - بسته شدن تقریر معنی حکایت به سبب میل مستمع به استماع ظاهر صورت حکایت بخش ۸ - التزام کردن خادم تعهد بهیمه را و تخلف نمودن بخش ۹ - گمان بردن کاروانیان که بهیمهٔ صوفی رنجورست بخش ۱۰ - یافتن شاه باز را به خانهٔ کمپیر زن بخش ۱۱ - حلوا خریدن شیخ احمد خضرویه جهت غریمان بالهام حق تعالی بخش ۱۲ - ترسانیدن شخصی زاهدی را کی کم گری تا کور نشوی بخش ۱۳ - تمامی قصهٔ زنده شدن استخوانها به دعای عیسی علیه السلام بخش ۱۴ - خاریدن روستایی در تاریکی شیر را بظن آنک گاو اوست بخش ۱۵ - فروختن صوفیان بهیمهٔ مسافر را جهت سماع بخش ۱۶ - تعریف کردن منادیان قاضی مفلس را گرد شهر بخش ۱۷ - شکایت کردن اهل زندان پیش وکیل قاضی از دست آن مفلس بخش ۱۸ - تتمهٔ قصهٔ مفلس بخش ۱۹ - مثل بخش ۲۰ - ملامت کردن مردم شخصی را کی مادرش را کشت به تهمت بخش ۲۱ - امتحان پادشاه به آن دو غلام کی نو خریده بود بخش ۲۲ - براه کردن شاه یکی را از آن دو غلام و ازین دیگر پرسیدن بخش ۲۳ - قسم غلام در صدق و وفای یار خود از طهارت ظن خود بخش ۲۴ - حسد کردن حشم بر غلام خاص بخش ۲۵ - کلوخ انداختن تشنه از سر دیوار در جوی آب بخش ۲۶ - فرمودن والی آن مرد را کی این خاربن را کی نشانده‌ای بر سر راه بر کن بخش ۲۷ - آمدن دوستان به بیمارستان جهت پرسش ذاالنون مصری رحمة الله علیه بخش ۲۸ - فهم کردن مریدان کی ذاالنون دیوانه نشد قاصد کرده است بخش ۲۹ - رجوع به حکایت ذاالنون رحمة الله علیه بخش ۳۰ - امتحان کردن خواجهٔ لقمان زیرکی لقمان را بخش ۳۱ - ظاهر شدن فضل و زیرکی لقمان پیش امتحان کنندگان بخش ۳۲ - تتمهٔ حسد آن حشم بر آن غلام خاص بخش ۳۳ - عکس تعظیم پیغام سلیمان در دل بلقیس از صورت حقیر هدهد بخش ۳۴ - انکار فلسفی بر قرائت ان اصبح ماکم غورا بخش ۳۵ - انکار کردن موسی علیه السلام بر مناجات شبان بخش ۳۶ - عتاب کردن حق تعالی موسی را علیه السلام از بهر آن شبان بخش ۳۷ - وحی آمدن موسی را علیه السلام در عذر آن شبان بخش ۳۸ - پرسیدن موسی از حق سر غلبهٔ ظالمان را بخش ۳۹ - رنجانیدن امیری خفته‌ای را کی مار در دهانش رفته بود بخش ۴۰ - اعتماد کردن بر تملق و وفای خرس بخش ۴۱ - گفتن نابینای سایل کی دو کوری دارم بخش ۴۲ - تتمهٔ حکایت خرس و آن ابله کی بر وفای او اعتماد کرده بود بخش ۴۳ - گفتن موسی علیه السلام گوساله‌پرست را کی آن خیال‌اندیشی و حزم تو کجاست بخش ۴۴ - ترک کردن آن مرد ناصح بعد از مبالغهٔ پند مغرور خرس را بخش ۴۵ - تملق کردن دیوانه جالینوس را و ترسیدن جالینوس بخش ۴۶ - سبب پریدن و چرخیدن مرغی با مرغی کی جنس او نبود بخش ۴۷ - تتمهٔ اعتماد آن مغرور بر تملق خرس بخش ۴۸ - رفتن مصطفی علیه السلام به عیادت صحابی و بیان فایدهٔ عیادت بخش ۴۹ - وحی کردن حق تعالی به موسی علیه السلام کی چرا به عیادت من نیامدی بخش ۵۰ - تنها کردن باغبان صوفی و فقیه و علوی را از همدیگر بخش ۵۱ - رجعت به قصهٔ مریض و عیادت پیغامبر علیه السلام بخش ۵۲ - گفتن شیخ ابویزید را کی کعبه منم گرد من طوافی می‌کن بخش ۵۳ - حکایت بخش ۵۴ - دانستن پیغامبر علیه السلام کی سبب رنجوری آن شخص گستاخی بوده است در دعا بخش ۵۵ - عذر گفتن دلقک با سید اجل کی چرا فاحشه را نکاح کرد بخش ۵۶ - به حیلت در سخن آوردن سایل آن بزرگ را کی خود را دیوانه ساخته بود بخش ۵۷ - حمله بردن سگ بر کور گدا بخش ۵۸ - خواندن محتسب مست خراب افتاده را به زندان بخش ۵۹ - دوم بار در سخن کشیدن سایل آن بزرگ را تا حال او معلوم‌تر گردد بخش ۶۰ - تتمهٔ نصیحت رسول علیه السلام بیمار را بخش ۶۱ - وصیت کردن پیغامبر علیه السلام مر آن بیمار را و دعا آموزانیدنش بخش ۶۲ - بیدار کردن ابلیس معاویه را کی خیز وقت نمازست بخش ۶۳ - از خر افکندن ابلیس معاویه را و روپوش و بهانه کردن و جواب گفتن معاویه او را بخش ۶۴ - باز جواب گفتن ابلیس معاویه را بخش ۶۵ - باز تقریر کردن معاویه با ابلیس مکر او را بخش ۶۶ - باز جواب گفتن ابلیس معاویه را بخش ۶۷ - عنف کردن معاویه با ابلیس بخش ۶۸ - نالیدن معاویه به حضرت حق تعالی از ابلیس و نصرت خواستن بخش ۶۹ - باز تقریر ابلیس تلبیس خود را بخش ۷۰ - باز الحاح کردن معاویه ابلیس را بخش ۷۱ - شکایت قاضی از آفت قضا و جواب گفتن نایب او را بخش ۷۲ - به اقرار آوردن معاویه ابلیس را بخش ۷۳ - راست گفتن ابلیس ضمیر خود را به معاویه بخش ۷۴ - فضیلت حسرت خوردن آن مخلص بر فوت نماز جماعت بخش ۷۵ - تتمهٔ اقرار ابلیس به معاویه مکر خود را بخش ۷۶ - فوت شدن دزد بواز دادن آن شخص صاحب‌خانه را کی نزدیک آمده بود کی دزد را دریابد و بگیرد بخش ۷۷ - قصهٔ منافقان و مسجد ضرار ساختن ایشان بخش ۷۸ - فریفتن منافقان پیغامبر را علیه السلام تا به مسجد ضرارش برند بخش ۷۹ - اندیشیدن یکی از صحابه بانکار کی رسول چرا ستاری نمی‌کند بخش ۸۰ - قصهٔ آن شخص کی اشتر ضالهٔ خود می‌جست و می‌پرسید بخش ۸۱ - متردد شدن در میان مذهبهای مخالف و بیرون‌شو و مخلص یافتن بخش ۸۲ - امتحان هر چیزی تا ظاهر شود خیر و شری کی در ویست بخش ۸۳ - شرح فایدهٔ حکایت آن شخص شتر جوینده بخش ۸۴ - بیان آنک در هر نفسی فتنهٔ مسجد ضرار هست بخش ۸۵ - حکایت هندو کی با یار خود جنگ می‌کرد بر کاری و خبر نداشت کی او هم بدان مبتلاست بخش ۸۶ - قصد کردن غزان بکشتن یک مردی تا آن دگر بترسد بخش ۸۷ - بیان حال خودپرستان و ناشکران در نعمت وجود انبیا و اولیا علیهم السلام بخش ۸۸ - شکایت گفتن پیرمردی به طبیب از رنجوریها و جواب گفتن طبیب او را بخش ۸۹ - قصهٔ جوحی و آن کودک کی پیش جنازهٔ پدر خویش نوحه می‌کرد بخش ۹۰ - ترسیدن کودک از آن شخص صاحب جثه و گفتن آن شخص کی ای کودک مترس کی من نامردم بخش ۹۱ - قصهٔ تیراندازی و ترسیدن او از سواری کی در بیشه می‌رفت بخش ۹۲ - قصهٔ اعرابی و ریگ در جوال کردن و ملامت کردن آن فیلسوف او را بخش ۹۳ - کرامات ابراهیم ادهم قدس الله سره بر لب دریا بخش ۹۴ - آغاز منور شدن عارف بنور غیب‌بین بخش ۹۵ - طعن زدن بیگانه در شیخ و جواب گفتن مرید شیخ او را بخش ۹۶ - بقیهٔ قصهٔ ابراهیم ادهم بر لب آن دریا بخش ۹۷ - دعوی کردن آن شخص کی خدای تعالی مرا نمی‌گیرد به گناه و جواب گفتن شعیب علیه السلام مرورا بخش ۹۸ - بقیهٔ قصهٔ طعنه زدن آن مرد بیگانه در شیخ بخش ۹۹ - گفتن عایشه رضی الله عنها مصطفی را علیه السلام کی تو بی مصلی بهر جا نماز می‌کنی چونست بخش ۱۰۰ - کشیدن موش مهار شتر را و معجب شدن موش در خود بخش ۱۰۱ - کرامات آن درویش کی در کشتی متهمش کردند بخش ۱۰۲ - تشنیع صوفیان بر آن صوفی کی پیش شیخ بسیار می‌گوید بخش ۱۰۳ - عذر گفتن فقیر به شیخ بخش ۱۰۴ - بیان دعویی که عین آن دعوی گواه صدق خویش است بخش ۱۰۵ - سجده کردن یحیی علیه السلام در شکم مادر مسیح را علیه السلام بخش ۱۰۶ - اشکال آوردن برین قصه بخش ۱۰۷ - جواب اشکال بخش ۱۰۸ - سخن گفتن به زبان حال و فهم کردن آن بخش ۱۰۹ - پذیرا آمدن سخن باطل در دل باطلان بخش ۱۱۰ - جستن آن درخت کی هر که میوهٔ آن درخت خورد نمیرد بخش ۱۱۱ - شرح کردن شیخ سر آن درخت با آن طالب مقلد بخش ۱۱۲ - منازعت چهار کس جهت انگور کی هر یکی به نام دیگر فهم کرده بود آن را بخش ۱۱۳ - برخاستن مخالفت و عداوت از میان انصار به برکات رسول علیه السلام بخش ۱۱۴ - قصهٔ بط بچگان کی مرغ خانگی پروردشان بخش ۱۱۵ - حیران شدن حاجیان در کرامات آن زاهد کی در بادیه تنهاش یافتند