هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، بیانگر احساسات عمیق و درد عاشقانه‌ای است که شاعر از عشق و جدایی می‌کشد. در آن از تصاویر زیبایی مانند تیغ مژگان، خون بی‌گناهان، و خاک صفاهان استفاده شده است تا عمق رنج و اشتیاق شاعر را نشان دهد. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی و اجتماعی مانند دادخواهی و تسلیم در برابر عشق وجود دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و اشارات عرفانی و اجتماعی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی تصاویر مانند 'ریختن خون بی‌گناهان' ممکن است برای سنین پایین نامناسب باشد.

شمارهٔ ۱۴۲

هلاک جلوه ام قد قیامت دستگاهان را
خراب شیوه ام شمشاد این محشر پناهان را

فدای نازپرور تیغ مژگانی که از شوخی
به خاک بی نیازی ریخت، خون بی گناهان را

تسلی چون تواند شد، دل غلتیده در خونم
نگه در قبضهٔ ناز است، این مژگان سیاهان را

نمی گردد به موزونی، طرف با خال مشکینت
اگر در سرمه خوابانند چشم خوش نگاهان را

سرت گردم بر اوج سروری طرف کله بشکن
شکست آن پُرشکن کاکل، سپاه کج کلاهان را

بود شور اسیران خانه زاد ناز محبوبان
تغافل کارفرما شد خروش دادخواهان را

حزین افتاده ام در حلقه روشن سوادانش
به چشم من چه منتها بود خاک صفاهان را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.