هوش مصنوعی: این شعر از درد عشق و ناامیدی سخن می‌گوید. شاعر از بی‌خبری معشوق از رنج‌هایش گلایه دارد و احساس می‌کند تلاش‌هایش بی‌ثمر بوده است. او از پشیمانی، حیرت و بی‌تفاوتی دنیا نسبت به رنج‌های عاشقانه می‌نالد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و ناامیدی موجود در شعر برای درک و ارتباط بهتر، به بلوغ عاطفی و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۵۲

از سوز ناله ام، دل جانان خبر نداشت
آن شاخ گل، ز مرغ خوش الحان خبر نداشت

بیهوده سینه بر در و بام قفس زدیم
صیاد ما ز حال اسیران خبر نداشت

بر لب گذشت اگر چه به مستی حدیث زهد
امّا، دل ز توبه پشیمان، خبر نداشت

آیینه وار اگر نتپیدم، غریب نیست
از جلوهٔ تو دیدهٔ حیران خبر نداشت

شوریده را به زیر قدم خار و گل یکی ست
سیل از بلند و پست بیابان خبر نداشت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.