۱۰۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۲۰

فسانهٔ شب غم را چراغ می فهمد
زبان آه مرا گوش داغ می فهمد

به وصل در غم هجران نشسته بلبل ما
فریب عشوه فروشان باغ می فهمد

به بوی گل نکنم التباس بوی تو را
نسیم پیرهنت را دماغ می فهمد

ز دور، دل به تپیدن دهد چه حال است این
غریب، کوی تو را بی سراغ می فهمد

قدح به لب چو گرفتم، شراب سوخت حزین
حرارت جگرم را ایاغ می فهمد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.