هوش مصنوعی:
این متن به توصیف صحنهای میپردازد که در آن مادران صبح زود به دیدار فردی بیمارگونه میآیند که در خواب عمیق و عرقآلود است. او آهسته آه میکند و اطرافیانش نگران و درماندهاند. فرد بیمار از درد و رنج خود بیخبر بوده و به دلیل مشغلههای زندگی از آن غافل شده است. متن با اشاره به داستان یوسف و زنان مصر و همچنین مردان شجاع در جنگ، به این مفهوم میپردازد که گاهی انسانها درگیر مشغلههای زندگی از رنجهای خود غافل میشوند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق و انتزاعی درباره رنج و مشغلههای زندگی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین استفاده از داستانهای تاریخی و تمثیلها ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
بخش ۶۶ - رفتن مادران کودکان به عیادت اوستاد
بامْدادان آمدند آن مادران
خُفته اُستا هَمچو بیمارِ گِران
هم عَرَق کرده زِ بسیاری لَحاف
سَر بِبَسته رو کَشیده در سِجاف
آه آهی میکُند آهسته او
جُملگان گشتند هم لا حَوْلگو
خیر باشد اوسْتاد این دَردِ سَر
جانِ تو ما را نبودهست زین خَبَر
گفت من هم بیخَبَر بودم ازین
آگَهَم مادَر غَران کردند هین
من بُدَم غافِل به شُغلِ قال و قیل
بود در باطِن چُنین رَنْجی ثَقیل
چون به جِد مشغول باشد آدمی
او زِ دیدِ رَنجِ خود باشد عَمی
از زنانِ مصر یوسُف شُد سَمَر
که زِ مشغولی بِشُد زیشان خَبَر
پاره پاره کرده ساعِدهایِ خویش
روحْ والِهْ که نه پَس بیند نه پیش
ای بَسا مَردِ شُجاع اَنْدَر حِراب
که بِبُرَّد دست یا پایَش ضِراب
او همان دست آوَرَد در گیر و دار
بر گُمانِ آن که هست او بَر قَرار
خود بِبیند دست رفته در ضَرَر
خون ازو بسیار رفته بیخَبَر
خُفته اُستا هَمچو بیمارِ گِران
هم عَرَق کرده زِ بسیاری لَحاف
سَر بِبَسته رو کَشیده در سِجاف
آه آهی میکُند آهسته او
جُملگان گشتند هم لا حَوْلگو
خیر باشد اوسْتاد این دَردِ سَر
جانِ تو ما را نبودهست زین خَبَر
گفت من هم بیخَبَر بودم ازین
آگَهَم مادَر غَران کردند هین
من بُدَم غافِل به شُغلِ قال و قیل
بود در باطِن چُنین رَنْجی ثَقیل
چون به جِد مشغول باشد آدمی
او زِ دیدِ رَنجِ خود باشد عَمی
از زنانِ مصر یوسُف شُد سَمَر
که زِ مشغولی بِشُد زیشان خَبَر
پاره پاره کرده ساعِدهایِ خویش
روحْ والِهْ که نه پَس بیند نه پیش
ای بَسا مَردِ شُجاع اَنْدَر حِراب
که بِبُرَّد دست یا پایَش ضِراب
او همان دست آوَرَد در گیر و دار
بر گُمانِ آن که هست او بَر قَرار
خود بِبیند دست رفته در ضَرَر
خون ازو بسیار رفته بیخَبَر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۶۵ - خلاص یافتن کودکان از مکتب بدین مکر
گوهر بعدی:بخش ۶۷ - در بیان آنک تن روح را چون لباسی است و این دست آستین دست روحست واین پای موزهٔ پای روحست
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.