هوش مصنوعی: در این متن، فردی در خانه یک پیرمرد نابینا و فقیر مهمان می‌شود و متوجه می‌شود که در خانه او مصحفی (قرآن) آویخته است. این موضوع باعث تعجب و تشویش او می‌شود، زیرا پیرمرد نابیناست و نمی‌تواند قرآن بخواند. پس از مدتی صبر و تأمل، او به این نتیجه می‌رسد که صبر کلید گشایش مشکلات است.
رده سنی: 12+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعرگونه و نمادین ممکن است برای کودکان زیر 12 سال دشوار باشد.

بخش ۸۰ - قصهٔ خواندن شیخ ضریر مصحف را در رو و بینا شدن وقت قرائت

دید در اَیّامْ آن شیخِ فَقیر
مُصْحَفی در خانهٔ پیری ضَریر

پیشِ او مِهْمان شُد او وَقتِ تَموز
هر دو زاهِد جمع گشته چند روز

گفت این جا ای عَجَب مُصْحَف چراست؟
چون که نابیناست این درویشِ راست

اَنْدَرین اَنْدیشه تَشویشَش فُزود
که جُز او را نیست این جا باش و بود

اوست تنها مُصْحَفی آویخته
من نِیَم گُستاخْ یا آمیخته

تا بِپُرسَم نه خَمُش صَبری کُنم
تا به صَبری بر مُرادی بَر زَنَم

صَبر کرد و بود چندی در حَرَج
کشف شُد کَالصَّبْرُ مِفْتاحُ الْفَرَج
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۹ - عذر گفتن شیخ بهر ناگریستن بر فرزندان
گوهر بعدی:بخش ۸۱ - صبرکردن لقمان چون دید کی داود حلقه‌ها می‌ساخت از سال کردن با این نیت کی صبر از سال موجب فرج باشد
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.