هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد و رنجهای عاطفی خود میگوید، از ناتوانی در فرار از این وضعیت شکایت دارد و آرزو میکند که قدرت تغییر شرایط را داشت. او از بیتفاوتی دیگران و نبود امید به بهبودی مینالد و در نهایت، ابراز میکند که اگر راهی برای ارتباط با معشوق مییافت، میتوانست دلش را تسکین دهد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و غمانگیز است که درک آنها برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۷۱۱
دست بر دل کی درین وحشت سرا می داشتم؟
برق می گشتم اگر نیروی پا می داشتم
درد را یاران به منّت بر دل ما می نهند
آه اگر زین سفلگان چشم دوا می داشتم
گر امید التفاتی بود از خاک رهش
دیده را در مقدم باد صبا می داشتم
گر به کار من نمی افتاد از منّت گره
دل به پیش ناخن مشکل گشا می داشتم
از دلش بیگانگی را محو می کردم حزین
راه حرفی گر به آن دیر آشنا می داشتم
برق می گشتم اگر نیروی پا می داشتم
درد را یاران به منّت بر دل ما می نهند
آه اگر زین سفلگان چشم دوا می داشتم
گر امید التفاتی بود از خاک رهش
دیده را در مقدم باد صبا می داشتم
گر به کار من نمی افتاد از منّت گره
دل به پیش ناخن مشکل گشا می داشتم
از دلش بیگانگی را محو می کردم حزین
راه حرفی گر به آن دیر آشنا می داشتم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.