۱۰۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۱۱

دست بر دل کی درین وحشت سرا می داشتم؟
برق می گشتم اگر نیروی پا می داشتم

درد را یاران به منّت بر دل ما می نهند
آه اگر زین سفلگان چشم دوا می داشتم

گر امید التفاتی بود از خاک رهش
دیده را در مقدم باد صبا می داشتم

گر به کار من نمی افتاد از منّت گره
دل به پیش ناخن مشکل گشا می داشتم

از دلش بیگانگی را محو می کردم حزین
راه حرفی گر به آن دیر آشنا می داشتم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.