هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از سفر روحانی و عشق الهی سخن میگوید. او از حیرت و بیخویشی در راه عشق و سفر بیپایان روح به سوی خداوند میگوید. شاعر تفاوت بین سفر جسمانی و روحانی را بیان میکند و تأکید میکند که سیر روحانی فراتر از زمان و مکان است. در پایان، او از تلاش خود برای دیدن نور الهی در وجود انسان و درک عظمت خداوند در کوچکترین ذرات سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم عرفانی دارد. بنابراین، برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است.
بخش ۸۸ - بازگشتن به قصهٔ دقوقی
آن دَقوقی رَحْمَةُ اللهِ عَلَیْه
گفت سافَرْتُ مَدًی فی خافِقَیْه
سال و مَهْ رَفتم سَفَر از عشقِ ماه
بیخَبَر از راه حیرانْ در اِلٰه
پا بِرِهنه میرَوی بر خار و سنگ؟
گفت من حیرانَم و بیخویش و دَنْگ
تو مَبین این پایها را بر زمین
زان که بر دل میرَوَد عاشقْ یَقین
از رَهْ و مَنْزِل زِ کوتاه و دراز
دل چه دانَد؟ کوست مَستِ دِلْنواز
آن دِراز و کوتَه اَوْصافِ تَن است
رَفتنِ اَرْواحْ دیگر رفتن است
تو سَفَرکردی زِ نُطْفه تا به عقل
نه به گامی بود نه مَنْزِل نه نَقْل
سَیْرِ جانْ بیچون بُوَد در دَوْر و دَیْر
جسمِ ما از جان بِیاموزید سَیْر
سَیْرِ جسمانه رَها کرد او کُنون
میرَوَد بیچونْ نَهان در شَکلِ چون
گفت روزی میشُدم مُشتاقْوار
تا بِبینَم در بَشَر اَنْوارِ یار
تا بِبینَم قُلْزُمی در قَطرهیی
آفتابی دَرْج اَنْدَر ذَرّهیی
چون رَسیدم سویِ یک ساحِل به گام
بود بیگَهْ گشته روز و وَقتِ شام
گفت سافَرْتُ مَدًی فی خافِقَیْه
سال و مَهْ رَفتم سَفَر از عشقِ ماه
بیخَبَر از راه حیرانْ در اِلٰه
پا بِرِهنه میرَوی بر خار و سنگ؟
گفت من حیرانَم و بیخویش و دَنْگ
تو مَبین این پایها را بر زمین
زان که بر دل میرَوَد عاشقْ یَقین
از رَهْ و مَنْزِل زِ کوتاه و دراز
دل چه دانَد؟ کوست مَستِ دِلْنواز
آن دِراز و کوتَه اَوْصافِ تَن است
رَفتنِ اَرْواحْ دیگر رفتن است
تو سَفَرکردی زِ نُطْفه تا به عقل
نه به گامی بود نه مَنْزِل نه نَقْل
سَیْرِ جانْ بیچون بُوَد در دَوْر و دَیْر
جسمِ ما از جان بِیاموزید سَیْر
سَیْرِ جسمانه رَها کرد او کُنون
میرَوَد بیچونْ نَهان در شَکلِ چون
گفت روزی میشُدم مُشتاقْوار
تا بِبینَم در بَشَر اَنْوارِ یار
تا بِبینَم قُلْزُمی در قَطرهیی
آفتابی دَرْج اَنْدَر ذَرّهیی
چون رَسیدم سویِ یک ساحِل به گام
بود بیگَهْ گشته روز و وَقتِ شام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۸۷ - سر طلب کردن موسی خضر را علیهماالسلام با کمال نبوت و قربت
گوهر بعدی:بخش ۸۹ - نمودن مثال هفت شمع سوی ساحل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.