هوش مصنوعی: شخصی در ساحل هفت شمع روشن می‌بیند که نورشان تا آسمان می‌رسد. او از دیدن این صحنه حیرت‌زده می‌شود و از خود می‌پرسد که چگونه این شمع‌ها روشن شده‌اند و چرا مردم به آنها خیره شده‌اند. این صحنه به نوعی چشم‌بندی عجیب و جادویی تشبیه شده است که عقل را متحیر می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و شاعرانه است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و تصاویر شاعرانه نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

بخش ۸۹ - نمودن مثال هفت شمع سوی ساحل

هفت شمع از دور دیدم ناگهان
اَنْدَر آن ساحِل شِتابیدَم بِدان

نورِ شُعْله‌یْ هر یکی شمعی ازان
بَر شُده خوش تا عَنانِ آسْمان

خیره گشتم خیرگی هم خیره گشت
موجِ حیرتْ عقل را از سَر گُذشت

این چگونه شمع‌ها اَفْروخته‌ست
کین دوْ دیده‌یْ خَلْق ازین‌ها دوخته‌ست؟

خَلْقْ جویانِ چراغی گشته بود
پیشِ آن شمعی که بر مَهْ می‌فُزود

چَشمْ‌بَندی بُد عَجَب بر دیده‌ها
بَنْدَشان می‌کرد یَهْدی مَنْ یَشا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۸۸ - بازگشتن به قصهٔ دقوقی
گوهر بعدی:بخش ۹۰ - شدن آن هفت شمع بر مثال یک شمع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.