۱۱۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۸۲

ای آب خضر، سایهٔ سرو روان تو
آتش به جان، گل از رخ چون ارغوان تو

محو سبک عنان مژه کافرت شوم
رنگین نشد به خون دو عالم سنان تو

باشد به رنگ جوشش پروانه، گرد شمع
دلها به دام طرهٔ عنبرفشان تو

در عشق، تیر بال هما بود بر سرم
هرگز نداشتم غم جان را به جان تو

گرد خط تو برد قرار از دل حزین
این بود، جوش فتنهٔ آخر زمان تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.