هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و صوفیانه است که از زبان یک رند خرابات‌گرد سخن می‌گوید. شاعر با کنایه‌های عرفانی، از رهایی از قید و بندهای ظاهری دین و رسیدن به حقیقت عشق الهی می‌گوید. او مسجد و سبحه را رها کرده و به میخانه پناه می‌برد، جایی که در آن همه چیز از در و دیوار تا شیشه‌های شراب، نشانه‌ای از جلوه‌های جانانه‌ی معشوق است. شعر با تصاویر سمبلیک مانند شمع و پروانه، نخل طور، و بتخانه، به بیان حالات عرفانی و مستی معنوی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی عمیق و استفاده از نمادهای خاص مانند میخانه و شراب است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رندی و خرابات‌گردی نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارد.

شمارهٔ ۸۰۷

سحر آمد ندا ز میخانه
کای خرابات گرد دیوانه

کنج مسجد گرفته ای تا کی؟
چه زیان داشت طور رندانه؟

سبحه در کف نشسته ای تا چند
خیز و پیمان نما به پیمانه

زین ندا جستم آنچنان از جا
که ز آتش چنان جهد دانه

چون نهادم درون میکده پا
سرم آمد به چرخ، مستانه

نگه گرم آشنا رویان
کرد ما را ز خویش بیگانه

دل و دین را زدند مغبچگان
دو سه ساغر زدیم رندانه

همه بر گرد یکدگر گشتیم
شمع جان را شدیم پروانه

در و دیوار جمله مست و خراب
همه از جلوه های جانانه

از صراحی گرفته تا خم می
همه در های و هوی مستانه

بود چون نخل طور شب همه شب
در انا الله شمع کاشانه

حرم کعبه را ز یاد نبرد
طوف بیت الحرام بتخانه

باده ها جمله صاف مشربها
شیشه ها جملگی پریخانه

در سراپردهٔ وجود حزین
همه عشق است، باقی افسانه
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.