هوش مصنوعی: این متن به موضوع قضا و قدر و تأثیر آن بر زندگی انسان‌ها می‌پردازد. با استفاده از تمثیل شیری که مردی را می‌رباید، نشان می‌دهد که چگونه قضا و قدر زندگی ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد و چگونه ترس از فقر و مشکلات، انسان‌ها را از کشف گنج‌های درونی و واقعی بازمی‌دارد. متن همچنین به این نکته اشاره می‌کند که بسیاری از مردم به دلیل ترس و غم، در جستجوی هستی، در واقع به سوی نیستی می‌روند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از تمثیل‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

بخش ۱۰۱ - تصورات مرد حازم

آن چُنان که ناگهان شیری رَسید
مَرد را بِرْبود و در بیشه کَشید

او چه اَنْدیشد در آن بُردن؟ بِبین
تو همان اَنْدیش ای اُستادِ دین

می‌کَشَد شیرِ قَضا در بیشه‌ها
جانِ ما مشغولِ کار و پیشه‌ها

آن چُنان کَزْ فَقر می‌تَرسَنْد خَلْق
زیرِ آبِ شور رفته تا به حَلْق

گَر بِتَرسَنْدی ازان فَقرآفرین
گنج‌هاشان کشف گَشتی در زمین

جُمله‌شان از خَوْفِ غَم در عینِ غَم
در پِیِ هستی فُتاده در عَدَم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۰۰ - شنیدن دقوقی در میان نماز افغان آن کشتی کی غرق خواست شدن
گوهر بعدی:بخش ۱۰۲ - دعا و شفاعت دقوقی در خلاص کشتی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.