۱۵۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶ - به بعضی از یاران خود نوشته است

ای تو نور نظر، ز دیدهٔ ما
رفتی و گل به ما فرستادی

دیده ای را که بود در ره تو
گل نه، خار جفا فرستادی

کرمت را چو نیست پایانی
غم عالم به ما فرستادی

دل وچشمم، هوای روی تو داشت
گل حسرت فزا فرستادی

خار خاری ز جیب و دامن گل
به من بی نوا فرستادی

هم خود انصاف شیوه کن که چرا
جای خود، بی وفا فرستادی

ای تو شخص وفا بگو، ز چه رو
گل سست آشنا فرستادی؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵ - این قطعه را از هند به عالم بزرگ امیر صدرالدین محمد رضوی قمی نوشته و به نجف اشرف فرستاده است
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷ - این قطعه را در داوری میان شعر جمال الدّین عبدالرّزاق اصفهانی و پسرش کمال الدین اسماعیل به میرزاابوطالب شولستانی نوشته
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.