۱۴۰ بار خوانده شده
از گوشهٔ عزلتم جدا نتوان کرد
وز فقر، به دولتم جدا نتوان کرد
مجروحم و ذوق جان فشانی دارم
با تیغ ز همّتم جدا نتوان کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
وز فقر، به دولتم جدا نتوان کرد
مجروحم و ذوق جان فشانی دارم
با تیغ ز همّتم جدا نتوان کرد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.