۱۳۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵

سلطان همّتم، ز جهان شسته دست را
چون سیل، پشت پا زده ام خاک پست را

انصاف، کار محتسب روزگار نیست
یکسان کند معامله، هشیار و مست را

مشکل که پر کند ز تهی کاسگی حزین
این مشت خاک، دیده دنیاپرست را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.