هوش مصنوعی:
شاعر در این متن به توصیف عشق و دلبستگی شدید خود به معشوق میپردازد. او از زلف معشوق، دل شکستهاش، بخت سیاه و اشکهایش سخن میگوید و ابراز میکند که حاضر است در برابر معشوق سر تسلیم فرود آورد. متن پر از استعارهها و تصاویر شاعرانه است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانه عمیق و استعارههای پیچیده است که درک آنها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین ممکن است برخی از مضامین مانند دلشکستگی و ناامیدی برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۱۷۸
تا زلف تو بر دوش و برم سایه فکن شد
هر چاک دلم، جادهٔ صحرای ختن شد
دیدهٔ بخت سیاهم چو گران خواب شود
تیغ مژگان رسای تو سیه تاب شود
سر تسلیم، پی سجدهٔ مستانه به خاک
می گذارم، اگر ابروی تو محراب شود
مرا به خاک چو مژگان اشکبار شود
کفن پر آب تر از ابر مایه دار شود
هر چاک دلم، جادهٔ صحرای ختن شد
دیدهٔ بخت سیاهم چو گران خواب شود
تیغ مژگان رسای تو سیه تاب شود
سر تسلیم، پی سجدهٔ مستانه به خاک
می گذارم، اگر ابروی تو محراب شود
مرا به خاک چو مژگان اشکبار شود
کفن پر آب تر از ابر مایه دار شود
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.