هوش مصنوعی:
موسی در مناجات سحرگاهی از خدا میخواهد که ایمانش را از او نگیرد و به او پادشاهی ببخشد، زیرا او سهو و غلو کرده است. موسی به او میگوید که این علم برای او مناسب نیست و تنها کسی میتواند بر اژدها دست بزند که عصایش را به اژدها تبدیل کند. همچنین، تنها کسی شایسته یادگیری اسرار غیب است که بتواند لب خود را از گفتن ببندد. در نهایت، موسی به دریا میرود و چون مرغابی نبود، غرق میشود و نیازمند نجات است.
رده سنی:
15+
این متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادها ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
بخش ۱۶۲ - دعاکردن موسی آن شخص را تا بایمان رود از دنیا
موسی آمد در مُناجات آن سَحَر
کِی خدا ایمان ازو مَستان مَبَر
پادشاهی کُن بَرو بَخشا که او
سَهْو کرد و خیرهروییّ و غُلو
گُفتَمَش این عِلْم نه دَرخورْدِ توست
دَفْع پِنْدارید گفتم را و سُست
دست را بر اَژدَها آن کَس زَنَد
که عَصا را دَستَش اَژدَرها کُند
سِرِّ غَیْب آن را سِزَد آموختن
که زِ گفتن لبْ تَوانَد دوختن
دَرخورِ دریا نَشُد جُز مُرغِ آب
فَهْم کُن وَاللهُ اَعْلَمْ بِالصَّواب
او به دریا رفت و مُرغابی نبود
گشت غَرقه دست گیرش ای وَدود
کِی خدا ایمان ازو مَستان مَبَر
پادشاهی کُن بَرو بَخشا که او
سَهْو کرد و خیرهروییّ و غُلو
گُفتَمَش این عِلْم نه دَرخورْدِ توست
دَفْع پِنْدارید گفتم را و سُست
دست را بر اَژدَها آن کَس زَنَد
که عَصا را دَستَش اَژدَرها کُند
سِرِّ غَیْب آن را سِزَد آموختن
که زِ گفتن لبْ تَوانَد دوختن
دَرخورِ دریا نَشُد جُز مُرغِ آب
فَهْم کُن وَاللهُ اَعْلَمْ بِالصَّواب
او به دریا رفت و مُرغابی نبود
گشت غَرقه دست گیرش ای وَدود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۶۱ - دویدن آن شخص به سوی موسی به زنهار چون از خروس خبر مرگ خود شنید
گوهر بعدی:بخش ۱۶۳ - اجابت کردن حق تعالی دعای موسی را علیه السلام
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.