۱۳۱ بار خوانده شده
ای خدا، یار مرا میل خریدارش ده
ور بگیرد کم ما، عاشق بسیارش ده
دل ما را هدف غمزهٔ خونخوارش کن
رگ جان را به کف ناز جفاکارش ده
درد محرومی عاشق نه همین در هجر است
محرم وصل چو شد، طاقت دیدارش ده
عمرها رفت که دل، کافر بی سامانی ست
از خم طرّهٔ آن مغبچه، زنّارش ده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
ور بگیرد کم ما، عاشق بسیارش ده
دل ما را هدف غمزهٔ خونخوارش کن
رگ جان را به کف ناز جفاکارش ده
درد محرومی عاشق نه همین در هجر است
محرم وصل چو شد، طاقت دیدارش ده
عمرها رفت که دل، کافر بی سامانی ست
از خم طرّهٔ آن مغبچه، زنّارش ده
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.