هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد و رنج درونی خود میگوید و بیان میکند که دیگر جایی برای شکیبایی در سینهاش باقی نمانده است. او از سنگهای مینای شکیبایی و تحمل رنجهای فراوان سخن میگوید و اشاره میکند که حتی اگر خونش خشک شود و به لعل تبدیل گردد، باز هم تحمل کرده است. این متن بیانگر غم و اندوه عمیق و صبری است که به پایان رسیده.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و غمانگیز است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد. درک کامل این مفاهیم نیاز به بلوغ عاطفی و تجربهی زندگی دارد.
شمارهٔ ۳۴۳
نماند از گرد غم، در سینه ام جای شکیبایی
بغل پر کرده ام از سنگ مینای شکیبایی
شود چون کوه اگر خونم ز خشکی لعل جا دارد
بسی در زیر تیغ افشرده ام پای شکیبایی
بغل پر کرده ام از سنگ مینای شکیبایی
شود چون کوه اگر خونم ز خشکی لعل جا دارد
بسی در زیر تیغ افشرده ام پای شکیبایی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.