هوش مصنوعی:
شاعر کودکی را میبیند که از روی نادانی ماری زیبا اما خطرناک در دست دارد. او کودک را از خطر مار آگاه میکند و به او هشدار میدهد که فریب ظاهر فریبندهی مار را نخورد، زیرا در نهایت باعث نابودی او خواهد شد. شاعر سپس دنیا را به این مار تشبیه میکند و هشدار میدهد که بسیاری از مردم مانند این کودک، فریب ظواهر فریبندهی دنیا را میخورند و به دام دشمنان پنهان میافتند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادها (مانند مار به عنوان نماد دنیای فریبنده) برای کودکان کمسنوسال ممکن است قابلدرک نباشد.
بخش ۷ - حکایت طفلی که ماری در دست داشت و تشبیه دنیا به آن
یکی طفل دیدم به شوق و شعف
که از ابلهی داشت ماری به کف
صلا دادم او را و کردم نهیب
که از دست بگذار مار مهیب
درین کودکی از خرد ساده ای
به رنگینیش دل عبث داده ای
فریبا چه گردی به نرمی مار؟
که آخر برآرد ز مغزت دمار
بیفکن ز دست خود این جان گزای
که الفت بلایی ست با ناسزای
محبت نباشد به مار از رشاد
منت گفتم ای طفل عاقل نهاد
بود مار، دنیای دشمن سرشت
چو طفلند دنیاپرستان زشت
به عالم بسی دشمن دوست روست
نه هرکس کند فرق دشمن ز دوست
گرفتار افسون اهریمن است
که مغرور این دشمن پرفن است
زنابخردی جانگدازی کند
چوکودک که با مار بازی کند
که از ابلهی داشت ماری به کف
صلا دادم او را و کردم نهیب
که از دست بگذار مار مهیب
درین کودکی از خرد ساده ای
به رنگینیش دل عبث داده ای
فریبا چه گردی به نرمی مار؟
که آخر برآرد ز مغزت دمار
بیفکن ز دست خود این جان گزای
که الفت بلایی ست با ناسزای
محبت نباشد به مار از رشاد
منت گفتم ای طفل عاقل نهاد
بود مار، دنیای دشمن سرشت
چو طفلند دنیاپرستان زشت
به عالم بسی دشمن دوست روست
نه هرکس کند فرق دشمن ز دوست
گرفتار افسون اهریمن است
که مغرور این دشمن پرفن است
زنابخردی جانگدازی کند
چوکودک که با مار بازی کند
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۶ - حکایت
گوهر بعدی:بخش ۸ - حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.