۱۱۰ بار خوانده شده

بخش ۱۳ - حکایت

نمودم سوال از قوی پنجه ای
چه پیش آمدت کاین چنین رنجه ای؟

تو را دیده بودم ازین پیشتر
زبون بود در پنجه ات شیر نر

چه شد چیره دستی و کر و فرت
که اکنون فروخفته در گل، خرت؟

بدین گونه زرد و نزاری کنون
که چون کاه، از کهربایی زبون

لگدکوب، از پشه گردد تنت
چه شد زور بازوی پیل افکنت؟

بگفتا که از گردش روزگار
مگر نیستی آگه ای هوشیار؟

چه می پرسی ازلطمه سنجی ضعیف؟
که خس ناتوان است و دریا، حریف

جوانی کند کوه را زیر دست
کنون بر سرم برف پیری نشست

چه می پرسی از بنده ای مستمند؟
خداوند هوشی، فراگیر پند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۲ - سفیر خامهٔ بلند صریر به هوش افزایی مرزبانان حکمت پذیر
گوهر بعدی:بخش ۱۴ - حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.