هوش مصنوعی: این متن روایتگر داستان پادشاهی عادل و خردمند به نام نوشیروان است که پس از به تخت نشستن، عدالت را پیشه خود می‌کند و از ظلم و ستم دوری می‌جوید. او با خرد و تدبیر حکومت می‌کند و به رفاه مردم می‌اندیشد. در بخشی از متن، نوشیروان از تجربه‌ای در جوانی یاد می‌کند که باعث شد به اهمیت عدالت پی ببرد: دیدن سگی که در اثر بی‌عدالتی آسیب دید و تأثیر این اتفاق بر نگرش او نسبت به حکومت.
رده سنی: 14+ این متن دارای مفاهیم عمیق اخلاقی و فلسفی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از زبان شعرگونه و کهن ممکن است برای گروه سنی پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند از مضامین عدالت، حکومتداری و تأملات اخلاقی آن بهره ببرند.

بخش ۲۱ - حکایت

فرود آمد از تخت شاهی قباد
که عمر است کاه و اجل تندباد

بیاراست پیرایه بخش جهان
سریر کیانی به نوشیروان

جوان بود شهزادهٔ شیرگیر
به بازو تهمتن، به همّت دلیر

ز نیرنگ ایام نادیده رنج
سپه بیکران بود و آماده گنج

فلک رام بود و جهانش به کام
زمین زیر فرمان، زمانش غلام

دو پیکر خط بندگی داده بود
به خدمت کمر بسته استاده بود

به دولت جهاندار باهوش و رای
خدا بنده بود و خرد آزمای

نبودی سرش پای بند غرور
سلیمان، گران سر نباشد به مور

چو بنشست بر تخت فرماندهی
ره عدل بگزید و رسم مهی

ز عدل قویدست کشورگشای
کشید از میان جور، یکباره پای

همایون فرخنده بگشود بال
بیاراست ملک و ببخشید مال

شدی تلخ گر عیش یک تن ز خلق
گره می شدش آب شیرین به حلق

یکی گفتش ای خسرو دادگر
به عدل این چنین کس نبسته کمر

به رنج اندری در رفاه عباد
تو را شهریاری که تعلیم داد؟

جهاندار، گفتش به عهد صغر
که بودم به نخجیرگه با پدر

به سنگی سگی را یکی پا شکست
به چُستی قضا نیز بگشاد دست

شکست از لگد پای آن سنگ زن
یکی باره، با سُمّ خارا شکن

به تقدیر فرمانده دادگر
چه دیدم پس از چند گام دگر

که شد در زمین پای یکران نهان
نیامد برون، تا شکست استخوان

چو دیدم به اندک زمان این سه چیز
مهیا مکافات را با ستیز

مرا باز شد دیدهٔ اعتبار
عجب ماندم ازگردش روزگار

مروّت کشید آستین دلم
شد انصاف نقش نگین دلم

برآنم که تا عمر بخشد خدای
برون ننهم از جادهٔ عدل پای
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۰ - اشارت به عدل و انصاف و ترک جور و اعتساف
گوهر بعدی:بخش ۲۲ - حکایت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.