هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که در آن داوود (ع) با کوهها به گفتگو میپردازد و از عشق به خداوند سخن میگوید. کوهها به عنوان همنشینان داوود، نالههای عاشقانه سر میدهند و با او همآواز میشوند. متن به موضوعاتی مانند عشق الهی، ارتباط با طبیعت، و درک عمیق معنویات اشاره دارد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعری و استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
بخش ۲۰۶ - تفسیر یا جبال اوبی معه والطیر
رویِ داوود از فَرَش تابان شُده
کوهها اَنْدَر پِی اَش نالان شُده
کوه با داوود گشته هم رَهی
هردو مُطربْ مَست در عشقِ شَهی
یا جِبالُ اَوِّبی اَمر آمده
هر دو همآواز و همپَرده شُده
گفت داوودا تو هِجْرت دیدهیی
بَهرِ من از هم دَمان بُبْریدهیی
ای غَریبِ فَردِ بیمونِس شُده
آتشِ شوق از دِلَت شُعله زده
مُطربان خواهیّ و قَوّال و نَدیم
کوهها را پیشَت آرَد آن قدیم
مُطرب و قَوّال و سُرنایی کُند
کُهْ به پیشَت بادْپیمایی کُند
تا بِدانی ناله چون کُهْ را رَواست
بیلب و دَندان وَلی را نالههاست
نَغمهٔ اَجْزایِ آن صافیجَسَد
هر دَمی در گوشِ حِسَّش میرَسَد
هم نِشینان نَشْنَوند او بِشْنود
ای خُنُک جان کو به غَیْبَش بِگْرَوَد
بِنْگَرَد در نَفْسِ خود صد گفت و گو
هم نِشینِ او نَبُرده هیچ بو
صد سوآل و صد جواب اَنْدَر دِلَت
میرَسَد از لامَکان تا مَنْزِلَت
بِشْنَوی تو نَشْنَود زان گوشها
گَر به نزدیکِ تو آرَد گوش را
گیرم ای کَر خود تو آن را نَشْنَوی
چون مِثالَش دیدهیی چون نَگْرَوی؟
کوهها اَنْدَر پِی اَش نالان شُده
کوه با داوود گشته هم رَهی
هردو مُطربْ مَست در عشقِ شَهی
یا جِبالُ اَوِّبی اَمر آمده
هر دو همآواز و همپَرده شُده
گفت داوودا تو هِجْرت دیدهیی
بَهرِ من از هم دَمان بُبْریدهیی
ای غَریبِ فَردِ بیمونِس شُده
آتشِ شوق از دِلَت شُعله زده
مُطربان خواهیّ و قَوّال و نَدیم
کوهها را پیشَت آرَد آن قدیم
مُطرب و قَوّال و سُرنایی کُند
کُهْ به پیشَت بادْپیمایی کُند
تا بِدانی ناله چون کُهْ را رَواست
بیلب و دَندان وَلی را نالههاست
نَغمهٔ اَجْزایِ آن صافیجَسَد
هر دَمی در گوشِ حِسَّش میرَسَد
هم نِشینان نَشْنَوند او بِشْنود
ای خُنُک جان کو به غَیْبَش بِگْرَوَد
بِنْگَرَد در نَفْسِ خود صد گفت و گو
هم نِشینِ او نَبُرده هیچ بو
صد سوآل و صد جواب اَنْدَر دِلَت
میرَسَد از لامَکان تا مَنْزِلَت
بِشْنَوی تو نَشْنَود زان گوشها
گَر به نزدیکِ تو آرَد گوش را
گیرم ای کَر خود تو آن را نَشْنَوی
چون مِثالَش دیدهیی چون نَگْرَوی؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۲۰۵ - تشبیه صورت اولیا و صورت کلام اولیا به صورت عصای موسی و صورت افسون عیسی علیهما السلام
گوهر بعدی:بخش ۲۰۷ - جواب طعنهزننده در مثنوی از قصور فهم خود
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.