هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از دل‌بستگی و دلدادگی شاعر به معشوق سخن می‌گوید. شاعر از دیوانگی دل خود در عشق، الفت با معشوق، حیرت در دریای عشق، و رنج‌های عاشقی می‌گوید. همچنین، از زیبایی و امنیت معشوق در برابر آسیب‌ها و از دست دادن سرمایه‌های عاشق در راه عشق سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و احساسی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۰

دل دیوانه زان پیوسته خو با کودکان دارد
که کودک جیب و دامن پر ز سنگ امتحان دارد

دلم با حلقۀ زلفت گرفته آنچنان الفت
که چون مرغ شکسته بیضه رَم از آشیان دارد

مرا ای ناخدا بگذار در غرقاب حیرانی
ندارد عقل من باور که این دریا کران دارد

غرور حسن کِی فرصت دهد تا ماه من داند
که در کوی ملامت عاشقی بی خانمان دارد

بنازم نوبهار حسن آن شمشاد قامت را
که تا هست ایمنی از صدمت باد خزان دارد

چو یکجا رفت عاشق را ز کف سرمایۀ هستی
کجا خاطر پریشان از غم سود و زیان دارد

سرشک شمع بر دامان چرا پیوسته میریزد
همانا گریه از دلسوزی پروانگان دارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.