هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از رنجها، غمها و عشق سخن میگوید. شاعر از دوری و نزدیکی عشق، از دست دادن عمر و رنجهای زندگی مینالد. او از عشق به عنوان نیرویی یاد میکند که غمهای مرده را زنده میسازد و او را پاکباز میکند. همچنین، اشارهای به دوری ظاهری ولی نزدیکی حقیقی عشق دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی، عشق و رنجهای زندگی در این شعر وجود دارد که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری دارد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۲۱
ما را به یک کرشمه ز اهل نیاز کرد
پس پرده برگرفت و بما نیز ناز کرد
تا شاه ما ز کشور ما رخت بست و رفت
خِیل بلا به کشور دل ترکتاز کرد
آوخ که نقد عمر عزیز از سر نیاز
در مقدمش نثار نمودیم و ناز کرد
کوتاه کرد رشتۀ عمر غبار را
تا زال چرخ رشته دوران دراز کرد
دوری نمود اگر چه به صورت ز چشم ما
نزدیکی حقیقی ما را مجاز کرد
غم های مرده را به یکی نفخه زنده ساخت
یارب چه صور بود که این نغمه ساز کرد
آلوده بود دامنم از اشک چشم و شیخ
پنداشت باده است از آن احتراز کرد
لجاج غم به تربیتم رنجها کشید
تا در غبار عشق مرا پاکباز کرد
پس پرده برگرفت و بما نیز ناز کرد
تا شاه ما ز کشور ما رخت بست و رفت
خِیل بلا به کشور دل ترکتاز کرد
آوخ که نقد عمر عزیز از سر نیاز
در مقدمش نثار نمودیم و ناز کرد
کوتاه کرد رشتۀ عمر غبار را
تا زال چرخ رشته دوران دراز کرد
دوری نمود اگر چه به صورت ز چشم ما
نزدیکی حقیقی ما را مجاز کرد
غم های مرده را به یکی نفخه زنده ساخت
یارب چه صور بود که این نغمه ساز کرد
آلوده بود دامنم از اشک چشم و شیخ
پنداشت باده است از آن احتراز کرد
لجاج غم به تربیتم رنجها کشید
تا در غبار عشق مرا پاکباز کرد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.