هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از ناله‌های دل در فراق معشوق سخن می‌گوید. شاعر از عشق بی‌قید و شرط، فداکاری و وفاداری می‌گوید و تأکید می‌کند که عشق کاری نیست که از مردم عاقل سر بزند. همچنین، او از درد هجران و اشتیاق به وصال معشوق سخن می‌گوید و جهان را گلستانی می‌داند که هر گلی از خون دل بلبل می‌روید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد هجران و فداکاری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارد.

شمارهٔ ۲۳

گر به دنبال تو یک ناله ام از دل خیزد
ناله جای جرس از ناقه و محمل خیزد

خیز ای دل که در این قافله امشب من و تو
نگذاریم که افغال ز جلاجل خیزد

نفروشم به دو صد زمزمۀ چنگ و رباب
ناله ای راکه شب هجر تو از دل خیزد

عشق را شیفته ای باید جان بر کف دست
این نه کاریست که از مردم عاقل خیزد

هر چه در مزرع دل تخم وفا بتوانی
رو بیفشان که ازین مزرعه حاصل خیزد

چون هما مرغ دلم از سر عالم برخاست
از سر کوی تو ای مه به چه مشکل خیزد؟

دامن آلوده به خون دل بلبل بینی
در گلستان جهان هر گلی از گل خیزد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.