هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، با استفاده از استعارههای زیبا و عمیق، به موضوعاتی مانند عشق، معنویت، دانش، و رهایی از قید و بندهای دنیوی میپردازد. شاعر از ساقی میخواهد که شراب عشق بدهد تا بتواند با تکبیر، دنیا و آخرت را پشت سر بگذارد. همچنین، او به دنبال رهایی از محدودیتها و پرواز به سوی بینهایت است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استعارههای پیچیده در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند شراب (که نماد عشق الهی است) نیاز به تفسیر دارد و ممکن است برای سنین پایین گمراهکننده باشد.
شمارهٔ ۲۴
امروز اگر به سنگی مینای جان توان زد
فردا ز خُمّ هستی رطل گران توان زد
ساقی به کف ندارم چیزی بهای مِی را
جز خرمنی ز دانش کآتش در آن توان زد
دنیا و آخرت را با عشق قیمتی نیست
مِی ده که چار تکبیر بر این و آن توان زد
فردا اگر ز کوثر جامی نمی دهندم
امروز ساغری با حوراوشان توان زد
از ما کناره کردی راه خطا گرفتی
پنداشتی که کامی با دیگران توان زد
بگذار چرخ گردون بر کام ما نگردد
یک شب خدنگ آهی بر آسمان توان زد
رخسار آتشینت تا چند در نقاب است
ما را شراری از وی آخر به جان توان زد
از مرغ بند بر پا پرواز چند خواهی
بگشای رشته تا پر بر لامکان توان زد
فردا ز خُمّ هستی رطل گران توان زد
ساقی به کف ندارم چیزی بهای مِی را
جز خرمنی ز دانش کآتش در آن توان زد
دنیا و آخرت را با عشق قیمتی نیست
مِی ده که چار تکبیر بر این و آن توان زد
فردا اگر ز کوثر جامی نمی دهندم
امروز ساغری با حوراوشان توان زد
از ما کناره کردی راه خطا گرفتی
پنداشتی که کامی با دیگران توان زد
بگذار چرخ گردون بر کام ما نگردد
یک شب خدنگ آهی بر آسمان توان زد
رخسار آتشینت تا چند در نقاب است
ما را شراری از وی آخر به جان توان زد
از مرغ بند بر پا پرواز چند خواهی
بگشای رشته تا پر بر لامکان توان زد
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.