هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از درد عشق، وفاداری، و امید به وصال معشوق سخن می‌گوید. شاعر از جراحت دل، شراب شوق، و التماس برای رحمت معشوق می‌گوید و بیان می‌کند که حتی ستم معشوق برایش شیرین است. در پایان، امید به رسیدن به رحمت و عطای معشوق را دارد.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مضامین عرفانی و عاشقانه‌ای است که درک آن به بلوغ فکری و شناخت ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی مفاهیم مانند شراب و شوق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نامناسب باشد.

شمارهٔ ۲۵

همه روزه بر سر کشور دلم از بتان حشمی رسد
چه رسد به ملک خراب اگر حشمی ز محتشمی رسد

شود جراحت سینه بِه ز عنایت تو اگر به من
دو سه قطره مشک تَر ای صنم ز ترشّح قلمی رسد

ز شراب شوق تو سرخوشم صنما به خاک بریز می
چه تفاوتی کند از نَمی که ز شبنمی به یَمی رسد

به وفا و مهر تو مایلم به جفا و جور تو خوشدلم
که خوشیست بر من و مثل من ستمی که از صَنمی رسد

به صباح روز قیامت ار فکنند وعدۀ وصل او
همه عمر من به دمی رود که قیامتم به دَمی رسد

چو رسی به ابر عطای او ز غبار خسته به او بگو
که به کِشت سوخته خرمنی چه شود گر از تو نَمی رسد
وزن: متفاعلن متفاعلن متفاعلن متفاعلن
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.