۲۸۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۹

فکندم رخت در میخانۀ عشق
کشیدم دُردی از پیمانۀ عشق

به بحر اشک خونین غوطه خوردم
ربودم گوهر یکدانۀ عشق

مخوان زاهد به فردوسم که الحق
ز قصر خلد بِه ویرانۀ عشق

به زنجیر مِی از راهم بگردان
که رسوا می شود دیوانۀ عشق

برو واعظ که در یک سر نگنجد
حدیث عقل با افسانۀ عشق
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.