۲۵۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۸

ای عهد شکسته و جفا کرده
ما را به فراق مبتلا کرده

ای داده به دست مدعی دامان
پیراهن صبر من قبا کرده

بیگانه ز خویش آشنا گشته
بیگانه به خویش آشنا کرده

از غارت مُلک دل نمیترسی
ای تاخت به خانۀ خدا کرده

نایافته چون تو گوهری در بحر
تا مردم دیده ام شنا کرده

گردیده سپید مردم چشمم
در اشک ز بس که دست و پا کرده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.