۲۷۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۵

ای خوش آن دردی که درمانش توئی
خرّم آن راهی که پایانش توئی

گر به سر پویم ره مقصود را
غم ندارم زانکه پایانش توئی

کی هوای بوستانش در سر است
هرکه در خلوت گلستانش توئی

ای شکنج زلف پرچین نگار
خرمّا گویی که چوگانش توئی

ای خوشا آب و هوای آن دیار
که سهی سرو خیابانش توئی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.