هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از توبه کردن از مینوشی و مستی سخن میگوید، اما در نهایت به عشق و مستی بازمیگردد. او از درس استاد ازل که حدیث عشق و رمز مستی بوده یاد میکند و به ساقی التماس میکند تا به او شراب ببخشد. همچنین، اشارهای به داستان یوسف و زلیخا دارد و از قدرت عشق و نیاز به بخشش سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و شاعرانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، اشاره به مینوشی و مستی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
شمارهٔ ۸۸
خیال توبه کردم دی ز مستی
ولی از توبه نِی از می پرستی
بیا ساقی بده می تا بشویم
ز لوح خودپرستی نقش هستی
مرا درسی که استاد ازل گفت
حدیث عشق بود و رمز مستی
تو پنداری که زالی باکلافی
به عمداً نرخ یوسف می شکستی
چو شاه عشق باج از ملک دل خاست
نمی بخشد به عذر تنگدستی
تو صاحب نعمتی ساقی ببخشای
به مخموری که دارد تنگدستی
ولی از توبه نِی از می پرستی
بیا ساقی بده می تا بشویم
ز لوح خودپرستی نقش هستی
مرا درسی که استاد ازل گفت
حدیث عشق بود و رمز مستی
تو پنداری که زالی باکلافی
به عمداً نرخ یوسف می شکستی
چو شاه عشق باج از ملک دل خاست
نمی بخشد به عذر تنگدستی
تو صاحب نعمتی ساقی ببخشای
به مخموری که دارد تنگدستی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.