هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر درد هجران و اشتیاق به معشوق است. شاعر از غم فراق مینالد و از زیباییهای معشوق سخن میگوید. او عشق را برتر از بهشت و دوزخ میداند و تنها رضای دوست را میطلبد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه در این شعر وجود دارد که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعارههای بهکار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.
شمارهٔ ۹۸
نوازیم تو اگر بر نگارش قلمی
نماند از غم هجر تو بر دلم المی
به یاد نرگس مستت همیشه بیمارم
بیا به پرسش احباب رنجه کن قدمی
نکرده بر تو اگر ختم حسن صانع حسن
کشیده از خط سبزت چرا به رخ رقمی
دو چیز خوشترم از چهار جوی رضوانست
مکیدن لب جام و دگر لب صنمی
مده ز دوزخ و فردوس ناصحا پندم
که ره به دل ندهم جز رضای دوست غمی
کنون که چشم تو بر می خوران دهد فتوی
به بام خانه بکوبم من از چه رو علمی
مراد دهر چو موقوف سیم و زر باشد
بسوز جان تو غبارا که نیستت درمی
نماند از غم هجر تو بر دلم المی
به یاد نرگس مستت همیشه بیمارم
بیا به پرسش احباب رنجه کن قدمی
نکرده بر تو اگر ختم حسن صانع حسن
کشیده از خط سبزت چرا به رخ رقمی
دو چیز خوشترم از چهار جوی رضوانست
مکیدن لب جام و دگر لب صنمی
مده ز دوزخ و فردوس ناصحا پندم
که ره به دل ندهم جز رضای دوست غمی
کنون که چشم تو بر می خوران دهد فتوی
به بام خانه بکوبم من از چه رو علمی
مراد دهر چو موقوف سیم و زر باشد
بسوز جان تو غبارا که نیستت درمی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.