هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به توصیف زیبایی معشوق و تأثیر عمیق آن بر شاعر می‌پردازد. شاعر از آینه‌ای سخن می‌گوید که زیبایی معشوق را به او نشان می‌دهد و بیان می‌کند که هر نگاه به معشوق، زیبایی‌های او را در ذهنش زنده می‌کند. او همچنین اشاره می‌کند که زیبایی معشوق هر لحظه فزونی می‌یابد و او را از خود و جهان جدا می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل زیبایی‌شناسی و مفاهیم عرفانی آن نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۸۵

رخ زیبای تو را آینه ای میباید
که رخت را بتو زانسان که توئی بنماید

چون نظری بر رخ زیبای تو می اندازم
حسن مجموعه تو در نظرم می آید

نیست مشاطه رویت بجز از دیده ما
حسن رخسار ترا دیده همی آراید

دیده از دیدن خوبان جهان بر بندد
هر که بر روی تو یک لحظه بگشاید

گوئیا حسن تو هر لحظه فزون می گردد
تا مرا از من و از هر دو جهان برباید

نیست دیدار تو را دیده ناشایسته
بهر دیدار توام دیده ی تو بنماید

مغربی تا شب هستی تو باقی باشد
نور خورشید من از مشرق جان برباید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.