هوش مصنوعی:
این متن به بررسی رابطهی بین انسان (عالم اصغر) و جهان (عالم اکبر) میپردازد و با استفاده از استعارههایی مانند شجر و میوه، به نقش انسان در خلقت و ارتباطش با خدا اشاره میکند. همچنین، به مفاهیمی مانند میل، امید، و حرکت روحانی انسان به سوی کمال و خداوند پرداخته شده است. متن با تاکید بر این که انسان در معنی از اجداد خود فراتر رفته و به سوی خداوند در حرکت است، پایان مییابد.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم دینی و فلسفی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
بخش ۲۰ - در بیان آنک حکما گویند آدمی عالم صغریست و حکمای اللهی گویند آدمی عالم کبریست زیرا آن علم حکما بر صورت آدمی مقصور بود و علم این حکما در حقیقت حقیقت آدمی موصول بود
پَس به صورتْ عالَمِ اَصْغَر تویی
پَس به مَعنی عالَمِ اَکْبَر تویی
ظاهِرِ آن شاخْ اَصْلِ میوه است
باطِنا بَهرِ ثمر شُد شاخ هست
گَر نَبودی مَیْل و اومیدِ ثَمَر
کِی نِشانْدی باغْبانْ بیخِ شَجَر؟
پَس به مَعنی آن شَجَر از میوه زاد
گَر به صورتْ از شَجَر بودَش وِلاد
مُصْطَفی زین گفت کآدم وَانْبیا
خَلْف من باشند در زیر لِوا
بَهرِ این فرموده است آن ذوفُنون
رَمْزِ نَحْنُ الاْخِرون السّابِقون
گَر به صورتْ من زِ آدم زادهاَم
من به مَعنی جَدِّ جَدِّ افتادهاَم
کَزْ برایِ من بُدَش سَجْدهیْ مَلَک
وَزْ پِیِ من رَفت بر هفتم فَلَک
پَس زِ من زایید در مَعنی پدر
پَس زِ میوه زادْ در مَعنی شَجَر
اَوّلِ فِکْر آخِر آمد در عَمَل
خاصه فِکْری کو بُوَد وَصْفِ اَزَل
حاصِل اَنْدر یک زمان از آسْمان
میرَوَد میآیَد ایدَر کارَوان
نیست بر این کارَوان این رَهْ دِراز
کِی مَفازه زَفْت آید با مَفاز؟
دل به کعبه میرَوَد در هر زمان
جسمْ طَبْعِ دل بِگیرَد زِامْتِنان
این دِراز و کوتَهی مر جسم راست
چه دراز و کوتَه آن جا که خداست؟
چون خدا مَر جسم را تَبدیل کرد
رَفتَنَش بیفَرسَخ و بیمیل کرد
صد امیدست این زمان بَردار گام
عاشقانه ای فَتی خَلِّ الْکَلام
گَرچه پلِّهٔیْ چَشمْ بر هم میزَنی
در سَفینه خُفتهیی رَهْ میکُنی
پَس به مَعنی عالَمِ اَکْبَر تویی
ظاهِرِ آن شاخْ اَصْلِ میوه است
باطِنا بَهرِ ثمر شُد شاخ هست
گَر نَبودی مَیْل و اومیدِ ثَمَر
کِی نِشانْدی باغْبانْ بیخِ شَجَر؟
پَس به مَعنی آن شَجَر از میوه زاد
گَر به صورتْ از شَجَر بودَش وِلاد
مُصْطَفی زین گفت کآدم وَانْبیا
خَلْف من باشند در زیر لِوا
بَهرِ این فرموده است آن ذوفُنون
رَمْزِ نَحْنُ الاْخِرون السّابِقون
گَر به صورتْ من زِ آدم زادهاَم
من به مَعنی جَدِّ جَدِّ افتادهاَم
کَزْ برایِ من بُدَش سَجْدهیْ مَلَک
وَزْ پِیِ من رَفت بر هفتم فَلَک
پَس زِ من زایید در مَعنی پدر
پَس زِ میوه زادْ در مَعنی شَجَر
اَوّلِ فِکْر آخِر آمد در عَمَل
خاصه فِکْری کو بُوَد وَصْفِ اَزَل
حاصِل اَنْدر یک زمان از آسْمان
میرَوَد میآیَد ایدَر کارَوان
نیست بر این کارَوان این رَهْ دِراز
کِی مَفازه زَفْت آید با مَفاز؟
دل به کعبه میرَوَد در هر زمان
جسمْ طَبْعِ دل بِگیرَد زِامْتِنان
این دِراز و کوتَهی مر جسم راست
چه دراز و کوتَه آن جا که خداست؟
چون خدا مَر جسم را تَبدیل کرد
رَفتَنَش بیفَرسَخ و بیمیل کرد
صد امیدست این زمان بَردار گام
عاشقانه ای فَتی خَلِّ الْکَلام
گَرچه پلِّهٔیْ چَشمْ بر هم میزَنی
در سَفینه خُفتهیی رَهْ میکُنی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۹ - قصهٔ آغاز خلافت عثمان رضی الله عنه و خطبهٔ وی در بیان آنک ناصح فعال به فعل به از ناصح قوال به قول
گوهر بعدی:بخش ۲۱ - تفسیر این حدیث کی مثل امتی کمثل سفینة نوح من تمسک بها نجا و من تخلف عنها غرق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.