هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از حافظ، به موضوع عشق و رنج‌های آن می‌پردازد. شاعر از بی‌نیازی عشق به جنگ و سلاح سخن می‌گوید و بیان می‌کند که دلی که به صلح گرایش دارد، جای جنگ نیست. همچنین، از شدت عشق و جنون‌آمیز بودن آن سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که هیچ رنگی بالاتر از سیاهی موی معشوق نیست. شعر با تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، عشق را به عنوان نیرویی فراتر از منطق و عقل توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر نیاز به درک و تجربه‌ی بیشتری دارد که معمولاً نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مفاهیم ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۸

در کار عشق حاجت تیغ و خدنگ نیست
خصمی که دل بصلح دهد جای جنگ نیست

طفلان بهایهوی کشندم بسوی دشت
کاندر خور جنون تو در شهر سنگ نیست

پیک پیام دوست بدر حلقه میزند
ای جان بدر شتاب که جای درنگ نیست

آئین قهر و مهر زمستان او مپرس
در کام ما تفاوت شهد و شرنگ نیست

گر دل زبون چشم تو گردید صعوه را
دل باختن زجلوه شهباز ننگ نیست

خواهد چه رنگ دیگرم این عشق پرفسون
بالاتر از سیاهی موی تو رنگ نیست

در عمر قانعم زدهانت ببوسه ای
رحمی که عیش کس چو من ایخواجه تنگ نیست

تن ده دلا بمرگ که زلف و رخ بتن
کمتر ز بحر قلزم و کام نهنگ نیست

گو نام خود ز دفتر اهل نظر بشوی
آنرا که چشم بر صنمی شوخ و شنگ نیست

نیر مباش غره که صوفی بغار شد
هر خفته ای فنه کوهی پلنگ نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.