هوش مصنوعی:
این شعر به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق میپردازد و با استفاده از تصاویر شاعرانه، او را فراتر از موجودی زمینی و در حد ملک و فرشته توصیف میکند. شاعر از عشق و اشتیاق خود به معشوق سخن میگوید و به ناتوانی در بیان کامل احساسات خود اعتراف میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد.
شمارهٔ ۱۳۳
ایصورت زیبای تو مرآت معانی
سرگشته چو پرگار به تصویر تو مانی
در جنس ملک گر بشری هست تو اوئی
در نوع بشر گر ملکی هست تو آنی
جسمی اگر ایمایۀ جان جسم بهشتی
جانی اگر ایقوّت تن جان جهانی
سهو است بجد تنگ کشیدن بکنارت
زینسان که تو نازک تن و باریک میانی
آرش نه ای ترک توزۀ سست کن از تبر
بر ساعد سیمین نسزد سخت کمانی
نامی ز دهان تو شنیدیم در افواه
جستیم و ندیدیم از آن نام نشانی
گر وصل دهانت طلبد دل مکنش منع
نبود عجب از پیر تمنای جوانی
گویم که شب از نالۀ دل سخت تو شد نرم
چون روز شود باز ببینم که همانی
گفتند بدور زنخش آب حیوه است
خود را بچه انداختم از راه ندانی
جرم از دل ما نیست که امکان سلامت
از تیر نظر نیست که تیریست نهانی
ایجان بترازیّ بهای تو سبک سنگ
درّی چو تو کس یاد ندارد بگرانی
سرگشته چو پرگار به تصویر تو مانی
در جنس ملک گر بشری هست تو اوئی
در نوع بشر گر ملکی هست تو آنی
جسمی اگر ایمایۀ جان جسم بهشتی
جانی اگر ایقوّت تن جان جهانی
سهو است بجد تنگ کشیدن بکنارت
زینسان که تو نازک تن و باریک میانی
آرش نه ای ترک توزۀ سست کن از تبر
بر ساعد سیمین نسزد سخت کمانی
نامی ز دهان تو شنیدیم در افواه
جستیم و ندیدیم از آن نام نشانی
گر وصل دهانت طلبد دل مکنش منع
نبود عجب از پیر تمنای جوانی
گویم که شب از نالۀ دل سخت تو شد نرم
چون روز شود باز ببینم که همانی
گفتند بدور زنخش آب حیوه است
خود را بچه انداختم از راه ندانی
جرم از دل ما نیست که امکان سلامت
از تیر نظر نیست که تیریست نهانی
ایجان بترازیّ بهای تو سبک سنگ
درّی چو تو کس یاد ندارد بگرانی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.