هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از درد و رنج شاعر در شب قیامت سخن میگوید. او از فراق، حسرت، و تنهایی خود مینالد و از طبیب، فلک، و دیگران شکایت میکند. شاعر به برادرش اشاره میکند که از خواب بیدار شود و وضعیت زینب را ببیند که چگونه در رنج است. همچنین، او از جهان پرآشوب و خود به عنوان یک غریب در این دشت پر وحشت یاد میکند. در نهایت، شاعر از صبا میخواهد که به زهرا بگوید تا شام غریبان را ببیند و حال زینب را مشاهده کند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، بیان درد و رنج و مفاهیم پیچیدهای مانند قیامت و غربت نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
بخش ۱۷ - ایضا
اگر صبح قیامت را شبی هست، آن شب است امشب
طبیب از من ملول و جان ز حسرت بر لبست امشب
فلک از دور ناهنجار خود لختی عنان درکش
شکایتهای گوناگون مرا با کوکبست امشب
برادر جان یکی سر بر کن از خواب و تماشا کن
که زینب بی تو چون در ذکر یارب یاربست امشب
جهان پر انقلاب و من غریب این دشت پر وحشت
تو در خواب خوش و بیمار در تاب و تبست امشب
سرت مهمان خولی و تنت با ساربان همدم
مرا با هر دو اندر دل هزاران مطلبست امشب
بگو با ساربان امشب نه بندد محمل لیلی
ز زلف و عارض اکبر قمر در عقربست امشب
صبا از من به زهرا گو بیا شام غریبان بین
که گریان دیدۀ دشمن به حال زینبست امشب
طبیب از من ملول و جان ز حسرت بر لبست امشب
فلک از دور ناهنجار خود لختی عنان درکش
شکایتهای گوناگون مرا با کوکبست امشب
برادر جان یکی سر بر کن از خواب و تماشا کن
که زینب بی تو چون در ذکر یارب یاربست امشب
جهان پر انقلاب و من غریب این دشت پر وحشت
تو در خواب خوش و بیمار در تاب و تبست امشب
سرت مهمان خولی و تنت با ساربان همدم
مرا با هر دو اندر دل هزاران مطلبست امشب
بگو با ساربان امشب نه بندد محمل لیلی
ز زلف و عارض اکبر قمر در عقربست امشب
صبا از من به زهرا گو بیا شام غریبان بین
که گریان دیدۀ دشمن به حال زینبست امشب
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۶ - ایضا
گوهر بعدی:بخش ۱۸ - ایضاً
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.